ستون

به راستی نوشتن جانکاه ترین است برای ان کسی که ستون یک ملت بود ایا کسی هست که عاشق تو نباشد؟همیشه دنبال بهانه برای نوشتن  بودم امروز این بهانه انقدر جانسوز وجانکاه بود که هرچه قدر تلاش کردم دنبال وازه ای برای رشادتت بگردم مغزم یاری نکرد هرچه قدر تلاش کردم واژه ای پیداکنم تا از خلوصتت تحریر کنم نتوانستم هر چقدر تلاش کردم از ایثارت از خضوعت بنگارم نتوانستم هر چقدر تلاش کردم از ارزویت بنویسم باز هم نتوانستم اما سوالات زیادی به ذهنم رسید اینکه یک انسان چگونه می تواندبه ان درجه ای از انسانیت برسد که یک ملت عزادار او باشند یک ملت سیاه پوش او شوند تو چکار کردی که دیگران نتوانستند به ان مقام برسند براستی دشمن چه خوب میداند چه کسی را به شهادت رساندچه خوب می داند ستون امنیت یک کشور چه کسی هست؟ اما چه بد نمی داند که ازهر قطره خون او هزاران اسطوره و رهرو  می افریند ننگ بر انان باد که یک کشور رایتیم کردند خون تو پاک ترین خون ی بود که ریخته شد  وصدای ریختنش به عرش اعلی رسید تو فارغ از این وان با پشت پا زدن به پست ها ومقام های دنی دنیوی راه خودت را اگاهانه پیدا کردی وشهادت گوارای وجودت اما غمگنانه بعد از تو چکار کنیم دنیا جای قشنگی برای بودن وماندن تو نبودتو باید به اسمان خداوندی عروج میکردی  و همنشین فرشته ها میشدی اما نه الان نه در این زمانه اشفته که تمام چشمان یک ملت  به دستان پاک تو بود انان که خو ن پاکت را ریختند حتما سفارش تابوت خود وایادی اشان را از قبل داده بودند بگذار ما در این سو بخاطر پست ومقام از روی هم بگذریم اما تو از عرش خداوند لبخند بزنی به این در اویختن ها  ما را چه ارام خواهد کرد بعد از تو 

تصاویر مهربانه ات تصاویر استقامتت تصاویر عظمت وبزرگی ات و نام قشنگت از امروز به به بعد زبانزد خاص وعام خواهد شد از امروز به بعد مادر ها قصه تازه ای در گوش نوزادانشان خواهند گفت از رشادتهایت خواهند گفت چه بچه هایی که به دنیا ایند و نام تورا در گوششان زمزمه کنند تو جاودانه ترین نام این زمانه شدی نامت جاوید وراهت پر رهرو حاج قاسم عزیز نامی که لرزه بر تن دشمنان این ملت می انداخت همه تو را فارغ از هر جناحی فارغ از هر نام ونشانی عاشقانه می پرستیدند